آلمانی چگونه زبانی است؟
آلمانی زبانی کاملاً چارچوب دار، مشخّص و قاعدهمند است که شاید بیراه نباشد آن را با ریاضی مقایسه کرد. برای آموختن آلمانی، علاقه، سعی و پشتکار فراوان نیاز است. در مقایسه با زبان انگلیسی باید گفت، زبانی کاملاً متفاوت است. پیشرفتی که در زبان انگلیسی میتوان با چند هفته یا چند ماه به دست آورد، در این زبان به چندین ماه یا چند سال زمان نیاز دارد. اما آلمانی زبانی فوقالعاده شیرین و لذّت بخش است. این لذّت به حدّی است که شما را همواره مجذوب کرده و به سطوح بالاتر میکشاند.
آلمانیزبانها خود نیز به خوبی میدانند که زبانشان، زبان سختی برای یادگیری است (نظر شخصی من چیز دیگری است!) و همواره از اینکه فردی بتواند به زبان آنها به عنوان زبانی غیر از زبان مادری سخن بگوید اظهار تعجّب میکنند و فوقالعاده خوب با آن فرد ارتباط برقرار میکنند. چیزی که در میان سخنوران انگلیسی به عنوان زبان مادری کمتر دیده میشود. این را میتوانید با شور اشتیاق ما ایرانیها، هنگام صحبت یک خارجی به زبان فارسی مقایسه کنید. در همین قیاس، باید عرض کنم که آلمانیهایی که زبان فارسی آموختهاند، برخلاف تصوّر ما، فارسی را زبانی بسیار ساده یافته و البته مجذوب شیرینی آن، به خصوص در شعر و ادبیات گشتهاند.
بسیاری از لغات، عبارات یا افعال آلمانی معنای معادل دقیقی در فارسی یا سایر زبانها ندارند. از این جهت آلمانی زبانی بسیار گسترده و غنی است که برای ادای هر منظور، واژگان و افعالی بسیار دقیق در آن موجود است. به همین جهت است که آلمانی را زبان فلسفه نیز خواندهاند.
بسیاری از اصطلاحات زبان فارسی را به شکلی ساده میتوان به زبان انگلیسی برگرداند اما این امر در زبان آلمانی کاملاً متفاوت است! زبان انگلیسی را میتوان کلمه به کلمه به فارسی ترجمه کرد و منظور را تا حدّ بسیار زیادی درک کرد، اما در آلمانی به هیچ وجه چنین چیزی میسّر نیست! آلمانی سرشار از اصطلاحات مختلف است که همانطور که گفتم هرگز ترجمه تحت اللفظی آن معادل با معنای آن نیست و باید این اصطلاحات و کاربردهای آن را آنقدر دید، شنید، و بهکار برد که ملکه ذهن شود.
انگلیسی دارای قواعد دستوری زیادی نیست و به اصطلاح «صرف و نحو» در آن چندان محلّی از اعراب ندارد، اما آلمانی!
یک کلام، «کار نیکو کردن از پر کردن است». این ضربالمثل را آویزهی گوشتان کنید اگر میخواهید آلمانی بیاموزید، در آلمان تحصیل یا کار کنید، با آلمانیها مراوده داشته باشید و یا خلاصه هرچیزی که به نوعی به این ملّت یا این زبان وصل میشود را انجام دهید. آلمانها انسانهایی بسیار باهوش، بسیار بسیار سخت کوش، بسیار با انرژی، فوقالعاده فهیم و مهربان هستند. این عین تجربه شخصی من در برخورد طولانی مدّت با آلمانیهای مختلف است.
آلمانی به عنوان زبان مادری، بیشترین متکلّم را در اروپا دارد. یعنی فراتر از انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی. به جز آلمان، کشورهای اتریش و بخش اعظمی از سوئیس، زبان مادریشان آلمانی است.
زبان آلمانی نیز همچون سایر زبانها دارای لهجهها و گویشهای مختلفی است. زبان معیار آلمانی، هُخ دویچ (Hochdeutsch) است اما در بخشهای مختلف آلمان لهجههای مختلفی را میتوانید پیدا کنید که بعضاً به هیچ عنوان قابل درک نیستند. البته مردم این کشور همگی قادر به تکلّم به Hochdeutsch هستند و این مشکل بیشتر در مناطق جنوب غربی آلمان، جنوب اشتوتگارت و آن هم در روستاها مشاهده میشود. گفته میشود که اهالی «هانوفر» و «برانشوایگ» در شمال آلمان، بهترین و شیواترین بیان Hochdeutsch را دارند. از لحاظ لهجه نیز به نظر من اهالی شمال آلمان مثل برلین بسیار فصیح و شیوا و ظریف صحبت میکنند اما مثلاً اهالی مونیخ، کلمات را بسیار محکم و قوی ادا میکنند که فهم آن را تا حدّی مشکل میکند. مثلاً تلفّظ حرف «ر»: آلمانها تقریباً «ر» ندارند و به جای آن «ق» یا هیچ تلفّظ میکنند. در این باره اهالی شمال آلمان فوقالعاده شیرین و فصیح و زیبا کلمات را ادا میکنند و عمدتاً «ق» میگویند. اما مونیخیها با لهجهی قوی خود، بسیاری از «ر» ها را نیز تلفّط نمیکنند. همچنین اتریشیها تا حدّ محسوسی حرف «ر» را مثل فارسی زبانها «ر» تلفّظ میکنند و لهجهای نسبتاً متفاوت با آلمانها دارند اما لهجهی سوئیسیها! فوقالعاده «ر» را غلیظ تلفّظ میکنند، «رررررر». این امر تا حدّی مشکل ایجاد میکند اما میتوان به سرعت به آن عادت کرد.
همچنین آلمانیای که در محاوره و عوام صحبت میشود، تا حدّی با آنچه که در کتابها مینویسند و ما میآموزیم متفاوت است. درست مثل زبان فارسی خودمان، البته با تفاوت اندکتری میان نوشتار کتابی و گفتار عامیانه. این امر مشکلی در ارتباط با آلمانیها ایجاد نمیکند.
در واقع میتوان گفت آلمانی معیار همانچیزی است که از رادیو و تلویزیونهای رسمی آلمان مثلاً هنگام اخبار پخش میشود.
با وجود اینکه در ابتدا این زبان را زبانی کاملاً متفاوت با زبان مادریمان و زبان انگلیسی به عنوان زبان دوّمی که در مدرسه و دانشگاه آموختهایم مییابیم، اما پس از انس گرفتن با آن متوجّه قرابتهای بسیار زیاد فرهنگی و زبانی با فرهنگ و زبان خودمان میشویم. آلمانها ضربالمثلها و تکیهکلامهای بسیاری دارند که نسبت به زبان انگلیسی، از لحاظ معنا و مفهوم به فارسی بسیار نزدیکتر هستند.
حال که تا حدّی با زبان آلمانی آشنا شدید، میپردازیم به چگونگی آموزش زبان آلمانی.
طبقهبندی زبان آلمانی
زبان آلمانی در چند سطح طبقهبندی میشود که عبارتند از: A, B, C
هریک از این سطوح، خود نیز به چند سطح تفکیک میشوند: A1, A2, B1, B2, C1, C2
A1: پایهای ترین سطح زبان آلمانی، A1 است که به دو بخش A1.1 و A1.2 تقسیم میشود.
A1.1: در این مرحله فرد با الفبای آلمانی، چگونگی تلفّظ حروف و کلمات، عبارات و اصطلاحات ساده در معارفه، اعداد، اعلام ساعت، ساختمان جمله و ... آشنا میشود.
A1.2: در این سطح، زبان آموز با افعال کمکی، زمان گذشته، مفعول بی واسطه و مفعول با واسطه (مفعول و متمّم) و حروف اضافه و ... آشنا شده و میتواند جملات کاملتری را به زبان بیاورد.
در پایان این سطح از زبان، فرد قادر خواهد نیازهای اولیّه و حیاتی خود را مثلاً در رستوران یا هتل برطرف نماید.
A2: این سطح نیز به دو بخش A2.1 و A2.2 تقسیم میشود.
A2.1: حروف ربط و کامل کردن زمان گذشته، افعال انعکاسی، صرف صفت و ... در این مرحله آموزش داده میشوند.
A2.2: زبان آموز با ترکیب اضافی، تعدادی دیگر از حروف ربط و اتصال جملات، ساختن جملههای پیچیدهتر و ... آشنا میشود.
در پایان این سطح، زبان آموز قادر خواهد بود تا حدّ کمی با یک فرد آلمانی مکالمه کند و منظور یکدیگر را درک کنند.
B1: این سطح به دو بخش B1.1 و B1.2 تقسیم میشود اما بسیاری از مؤسسات از جمله گوته، برای دانشپژوهان سطحی به نام +B1 را نیز تعریف کردهاند که در واقع دوره گذار از سطح B1 به B2 محسوب میشود. پس از پایان این سطح فرد میتواند با شرکت در امتحان Zertifikat B1 و دریافت مدرک قبولی آزمون، اقدام به اخذ پذیرش از دانشگاههای آلمانی زبان کرده یا با ارائهی آن، یکی از نیازهای به دست آوردن شغلی نسبتاً مناسب را برطرف نماید. البته برای شروع به تحصیل به زبان آلمانی، فرد میبایست مدرک زبان B2 را دریافت کرده باشد اما در برخی دانشگاهها یا مؤسسات با همین سطح زبان (B1) میتواند تحصیل یا کار کند یا اقدام به اخذ پذیرش و ویزا (در صورت واجد شرایط بودن) نموده و سپس تا پایان B2 با دریافت فرصت مطالعهی زبان، در آلمان زبان خود را تکمیل کند. این امر کاملاُ به شرایط دانشگاه یا مؤسسه مقابل و همچنین خود فرد بستگی دارد.
B2: این سطح از زبان آلمانی، سطحی پیشرفته محسوب میشود و به چهار سطح B2.1, B2.2, B2.3, B2.4 تقسیم میشود.
در پایان این سطح، فرد قادر خواهد بود با یک فرد آلمانی کاملاً خوب صحبت کرده و دربارهی مسائل پیچیده مکالمه و تبادل نظر نماید. چنانچه فردی به این سطح از زبان آلمانی مسلّط باشد میتواند با موفقیت در امتحان Test DaF یا DSH شرکت کند و در دانشگاههای آلمان، به زبان آلمانی تحصیل کند. در واقع از لحاظ قانونی، احراز تسلّط فرد به این سطح از زبان برای انجام بسیاری از فعالیّتها در آلمان کافی است. اما در حقیقت فرد نیازمند آلمانی قویتر و بهتری است تا بتواند به راحتی در دانشگاه تحصیل کند. بسیاری از افرادی که به قصد تحصیل به آلمان میروند، تا همین سطح زبان را میآموزند (یا حتی کمتر!) اما در دانشگاه به مشکل برمیخورند! این تجربهی بسیاری از دوستان من بوده است.
C1: به چهار مرحله C1.1, C1.2, C1.3, C1,4 تقسیم میشود. سطح بسیار پیشرفتهای است. در پایان فرد کاملاً روان صحبت کرده و متون پیچیده آلمانی را درک میکند. فردی که در این سطح از زبان آلمانی تحصیل میکند، میتواند در امتحانات Test Daf بالاترین نمرات را کسب کند و به زبان آلمانی به عنوان فردی با تسلّط کامل به این زبان شناخته میشود و میتواند بدون مشکل از لحاظ زبان، هر رشتهای را انتخاب کند. به نظر من هر فردی که در آلمان قصد تحصیل به صورت جدّی را دارد، میبایست در این حد زبان آلمانی را فراگرفته باشد.
C2: بالاترین سطح آموزش زبان آلمانی برای افرادی است که به عنوان یک خارجی زبان آلمانی را میآموزند. کاملاً روان، شیوا، فصیح و زیبا، فرد به آلمانی سخنوری کرده و متون پیچیده و سخت را به خوبی درک میکند. در اینباره فعلاً فقط میتوانم بگویم: مگه داریم؟ مگه میشه؟!
آموختن آلمانی چقدر طول میکشد؟
با توجه به دستهبندی سطوح مختلف آموزش زبان آلمانی که در بالا توضیح داده شد، باید گفت که آموزش هر بخش (مثلاً A1.1) در مؤسسات آموزش زبان آلمانی به صورت عادی حدود چهار ماه و به صورت فشرده حدود ۲ ماه به طول میانجامد. یعنی به عنوان مثال فردی که میخواهد تا پایان سطح A1 زبان آلمانی را بیاموزد، باید دو ترم A1.1 و A2.2 را بگذراند که به شکل عادّی حدود هشت ماه و به صورت فشرده حدود چهار ماه زمان میبرد. این بازهی زمانی برای سطوح بالاتر نیز به همین شکل است. یعنی ترم B2.2 نیز به شکل عادی چهار ماه و به شکل فشرده دو ماه طول میکشد.
مسألهای که وجود دارد این است که بسیاری از افراد در همان یکی دو ترم اوّل زبان آلمانی را رها میکنند، چرا که انگیزه و تلاش کافی را ندارند اما افرادی که ادامه میدهند، هرچه به سطوح بالاتر میرسند، با دشواری بیشتری مواجه شده و احتمال عدم قبولیشان افزایش مییابد. دیدن افرادی که سه یا چهار بار ترمی را تکرار کردهاند، اصلاً جای تعجّبی در سطوح بالا ندارد، کما اینکه در همان سطوح پایه نیز بسیاری از افراد، حداقل یکی دو ترم، مجبور به تکرار درس میشوند. ضمن اینکه خواندن آلمانی، وقت زیادی از فرد میگیرد و خیلی از افراد به سبب مشغلهی کاری، تحصیلی یا مسائل شخصی، آلمانی را به صورت مقطّع یاد میگیرند. باید گفت که کلاسهای فشرده آلمانی، تقریباً تمام وقت فرد را میگیرند و اگر کسی قصد انجام همزمان کار دیگر اعم از تحصیل یا کار را دارد، برای موفقیّت در کلاسها باید سایر امور را در اولویت دوّم قرار دهد، تازه آن هم اگر فرصت کند! بنابراین بسیاری از کسانی که در سطح بالای زبان آلمانی مشغول به تحصیل هستند، احتمالاً بیش از یک محاسبه سر انگشتی، وقت صرف این کار کردهاند!
در بهترین شرایط، تلاش بیوقفه و مستمر، فرد میتواند در آموزشگاهها و مؤسسات به صورت فشرده، ظرف یک سال تا سطح B1 و طی حدود دوسال تا سطح B2 را بیاموزد. چنانچه فردی قصد دارد سریعتر به این مسأله فائق آید میتواند در کلاسهای خصوصی (به خصوص در سطوح پایین) شرکت کند. در این صورت چنانچه استاد آن فرد، یک استاد خوب باشد، ممکن است حتی سطح آن فرد نسبت به آنچه که سایرین در آن سطح میآموزند، بالاتر نیز باشد اما عموماً عکس این قضیه اتفاق میافتد و افرادی که خارج از مؤسسات خوب، آلمانی میآموزند، سطح زبان پایینتری دارند. خوشبختانه من در این زمینه خوششانس بودم که استادی به غایت لایق و توانمند داشتم که به خوبی از پس سؤالات عجیب و غریب من بر میآمد و من همواره و همهجا به این امر اذعان میکنم که هرچه در آلمانی دارم از او دارم.
کجا آلمانی بخوانیم؟
در این باره من مایل نیستم نظر خاصی بدهم اما به جهت این که میدانم بسیاری از کسانی که قصد آموختن آلمانی را دارند، وقت زیادی را صرف پیدا کردن اطلّاعات درباره زبان آلمانی و مؤسسات آموزش آلمانی میکنند و احتمالاً چندان نیز موفق به یافتن اطلاعات مناسب نمیشوند، تجربهی شخصی خودم را بازگو میکنم.
دو مؤسسه شاخص و برجسته یکی
مؤسسه آموزش زبان آلمانی تهران dsit وابسته به انستیتو گوته میباشد که زیر نظر سفارت جمهوری فدرال آلمان فعالیّت میکند، و دیگری
انجمن فرهنگی اتریش در تهران ÖKF است که زیر نظر سفارت اتریش فعالیّت میکند. مؤسسات دیگری نیز هستند که افراد زیادی به دلایل مختلف آنها را انتخاب میکنند اما من در کلاس خصوصی و این دو مؤسسه، آلمانی آموختم. در بارهی سایر مؤسسات هیچگونه اظهار نظری نمیکنم و همچنین در خصوص شهرستانها نیز اطلاع چندانی ندارم اما اگر افرادی که در شهرهای مختلف یا مؤسسات دیگر تحصیل کردهاند و میتوانند اطلاّعاتی بدهند، سپاسگزار خواهم شد در قسمت نظرها مطرح کنند تا احتمالاً با کاملتر شدن وبلاگ، نظرات آنها را نیز به همین بخش اضافه کنم.
اطلاعات لازم را میتوانید در کلیک بر روی لینکهای داده شده، در وبسایت هریک از مؤسسات بیابید. اما نکاتی که در وبسایت قید نشده:
ثبت نام در مؤسسه گوته (به اختصار به dsit میگویم گوته) در سطح پایه A1.1 نیازمند رزرو قبلی و انتظار تقریباً شش ماهه است! بنابراین اگر امروز تصمیم به خواندن آلمانی کردهاید و در تصمیم خود مصمّم هستید، این ظرفیت محدود گوته یکی از مشکلات اساسی خواهد بود. ثبت نام در ÖKF به انتظار به مراتب کمتری نیاز دارد. اما ثبت نام در ÖKF در تمامی سطوح همواره با مشکلات اساسی دیگری همراه است! برای ثبت نام باید حتماً حضوراً تشریف ببرید و ثبت نام اینترنتی میسّر نیست! همچنین هزینه ثبتنام را که فکر میکنم در زمان فعلی نگارش این متن یعنی تیر ماه ۱۳۹۴، حدود ۴۵۰٫۰۰۰ تومان است، میبایست به صورت نقدی همراه خود ببرید! یعنی کارت و کارتخوان و ... در این مؤسسه موجود نمیباشد! حال تصوّر کنید که با توجّه به محدودیت خودپردازها در پرداخت پول نقد، حدوداً دو یا سه بار و از کارتها مختلف و بانکهای مختلف باید پول دریافت کنید و این پول نقد را در یک صبح زود حدود ساعت ۸، با خود به مؤسسه ببرید تا ثبتنام انجام دهید! این امر همواره مشکلاتی را در روز ثبت نام ایجاد میکرد! ضمن اینکه ثبت نام هم توسّط کارمندان و دستی انجام میشد. بدین ترتیب اگر چند نفر در اتاق ثبت نام حضور پیدا میکردند که همین طور هم بود، به جز تفاوت در نمرات، تمام افرادی که نمرهی مثلاً سه کسب کرده بودند و همزمان تقاضای ثبت نام در کلاسی خاص را داشتند، فردی که به هر نحوی زودتر وارد عمل میشد نامش درج میشد و افرادی که متشخّصانه رفتار میکردند یا آنها که کمرو بودند با توجه به پر شدن ظرفیت مجالی برای ثبت نام پیدا نمیکردند! بدین ترتیب بعضاً شرایطی پیش میآمد که هرکه زورش بیشتر، ثبتنامش پیشتر!
از لحاظ فضای آموزشی، کلاسهای گوته بزرگتر و با امکانات بیشتری هستند. همچنین فضای بیرونی کلاس یعنی حیاط و بوفه و ... نیز گوته بهتر است. گوته با در اختیار داشتن دو ساختمان که یکی ساختمان قدیمی و با حیاطی بزرگی و محیطی دوستداشتنی و دیگری ساختمانی مدرن و شیک است، بسیار محیط دلچسبتری نسبت به ÖKF دارد.
از نظر موقعیّت مکانی هم، ÖKF در محدودهی طرح زوج و فرد قرار دارد.
اما مهمترین مسأله متد آموزشی هر مؤسسه و معلّمها و اساتید آن هستند.
اساتید: قصد نامبردن از قرد خاصی را ندارم اما از لحاظ کیفیت آموزشی، تقریباً اساتید به یکدیگر نزدیک هستند و با وجود تفاوت شیوهی آموزشی هرکدام، به هر حال این خود دانشپژوه است که میبایست با تلاش و کوشش آلمانی را بیاموزد و هیچ کلاس و استادی نمیتواند عدم تلاش دانشآموز را پوشش دهد. اما تفاوت چشمگیر جایی مشخّص میشود که اخلاق اساتید در آن مطرح است! به نظر من خلق و خوی هر استادی میتواند در یادگیری هر چیزی مؤثر باشد. در اینباره باید عرض کنم، اساتیدی را که من در این مؤسسات درک کردم، با اختلاف در گوته بهتر از ÖKF میدانم! ممکن است فردی نظر دیگری داشته باشد و این کاملاً به اقبال من ربط داشته که چنین تجربهای کسب کردهام اما این تجربهی شخصی من بود، با کمال احترامی که برای همهی اساتید در هر دو مؤسسه قائلم. ضمن اینکه برخورد کادر اداری با من در گوته فوقالعاده بهتر از ÖKF بود، خصوصاً شخص مدیران این دو مؤسسه.
شایان ذکر است در هر دو مؤسسه به اندازه کافی سختگیری وجود دارد که فردی که در این مؤسسات درس میخواند معمولاً تفاوت چشمگیری از لحاظ سطح زبان با سایر مؤسسات دارد.
اگر قصد دارید تا سطح B1 زبان آلمانی را بخوانید و هدفتان بیشتر مکالمهی قوی است، من متد ÖKF را پیشنهاد میکنم، چرا که با کتاب Daf Kompakt پیش میروند. اما اگر قصد یادگیری آلمانی را تا سطوح بالاتر دارید، به نظر من متد گوته مناسبتر است، چرا که شیوه کار در آن، گرامر را قویتر میکند و در سطوح بالا، یا در برخورد با آلمانیها، شما میتوانید مکالمهتان را نیز بهتر کنید.
من با مشورت دوستانم پس از کلاسهای خصوصی و رسیدن به سطوح بالا و آزمون تعیین سطح، ابتدا مؤسسه ÖKF را انتخاب کردم. اما با توجّه به مشکلاتی که برایم بوجود آمد از این مؤسسه بیرون آمدم و در گوته ادامه تحصیل دادم. میبینید، به هر حال تجربه هر فردی با دیگری متفاوت است. یکی از دوستان من شرایط عکس من را داشت و او ابتدا در گوته ثبتنام کرده بود و بعداً به ÖKF رفته بود.
چه کتابی بخوانیم؟
Studio D , DaF Kompakt , Menschen
نخست کتابهای آموزشیای که در مؤسسات گوته و ÖKF تدریس میشوند معرّفی میکنم.
کتابهای آموزشی در گوته، از سطوح پایه تا B1 در حال حاضر با کتاب Menschen از انتشارات Hueber است ولی در ÖKF کتاب DaF Kompakt از انتشارات Klett آموزش داده میشود. من معددی از دروس DaF Kompakt و تعدادی از دروس Menschen را مطالعه کردم. به نظر من DaF Kompakt کتابی مناسبتر برای مکالمه است و مباحث مطرح شده در آن، موقعیّتهای ملموستر و واقعیتری است که انسان با آن روبرو میشود. کتاب Menschen نیز کتابی است که جدیدتر منتشر شده و به هر حال گوته آن را برای تدریس انتخاب کرده و حتماً مزایایی در آن دیده که چنین کرده.
در سطح B2 و C1 هر دو مؤسسه از کتاب Sicher، منتشر شده توسّط انتشارات Hueber استفاده میکنند. پیشتر در ÖKF کتاب Mittelpunkt تدریس میشد که به نظرم کتابی بود اندکی دشوارتر از Sicher اما سطح فرد با خواندن آن هم به همان نسبت، اندکی بالاتر بود.
اما کتابهای قدیمیتر و معروفی هم وجود دارند. کتابهایی مثل Tangram، Schritte یا Studio D. افرادی که سالها قبل آلمانی را آموختند عموماً با Tangram یا Schritte این زبان را تجربه کردند. در حال حاضر دیگر این دو کتاب اصلاً توصیه نمیشود. اما کتاب Studio D که تا همین یکی دو سال پیش، قبل از Menschen در گوته تدریس میشد کتابی است که بسیاری از مؤسسات آموزش زبان آلمانی همچنان آن را تدریس میکنند. من نیز آلمانی را به صورت خصوصی با این کتاب یاد گرفتم. حسن این کتاب این است که برای کسانی که میخواهند به صورت خودخوان آلمانی را یاد بگیرند، با توجه به گذشت زمان کافی از چاپ کتاب، راهنماها و کتب کمک آموزشی هم به وفور در بازار یافت میشود اما در خصوص کتابی مثل Menschen هنوز کتب چندانی به صورتی کمکی عرضه نشده است.